دوراهی آمریکا در ماراتن هستهای ایران
منبع سایت بازتاب
|
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
سرانجام در مرحلهای حساس از ماراتن کشمکش هستهای ایران و غرب، فراز تازهای از جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک طرف ماجرا رقم خورد و تکمیل تحقیقات ایران در دستیابی به فناوری غنیسازی اورانیوم برای مصارف صلحآمیز هستهای در مقیاس آزمایشگاهی به ثمر نشست. برای تحلیل و گمانهزنی احتمالات آینده مروری خلاصه بر گذشته میکنیم.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
سالها پیش، تحقیقات علمی فشرده، آن هم در تنگنای محاصره به رغم تعهدات بینالمللی به اعضای آژانس توسط دانشمندان متعهد ایرانی آغاز شد، اما سایه سنگین مواضع خصمانه صاحبان علم و دانش هستهای در جهان، محدودیتهای زیادی را برای متخصصان ما فراهم میکرد و موجب بیاعتمادی ایران به کشورهای دیگر و مجامع بینالمللی شد. تا اینکه در سال 81، سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور سابق، رسما عزم و اراده و فعالیت ایران برای دستیابی به این دانش و فناوری و کسب موفقیتهای تا آن مقطع را اعلام کرد. از آن تاریخ، به صورت مشخص، دنیای غرب با تحریک و هدایت آمریکا و اجرای اروپاییها، به ویژه سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس و نیز با ابزار آژانس بینالمللی انرژی اتمی به مقابله با جمهوری اسلامی به منظور جلوگیری از دستیابی ایران به این حق طبیعی و قانونی خود برخاستند. هرچند پیشرفتهای به دست آمده، مرهون اراده و تصمیم دولتمردان کشور در دولتهای پیش از خاتمی و دولت اول و دوم وی بوده، لکن سیاست خارجی نارکارآمد دولت دوم خاتمی، مبتنی بر تنشزدایی منفعل، موجب راهبری ضعیف این بحران و مقابله با آن شد و کار را به جایی رساند که در نتیجه مذاکرات طولانی و معمولا یکطرفه تیم مذاکرهکننده قبلی با اروپاییان، همه فعالیتهای علمی و تحقیقاتی و صنعتی مربوط به این فناوری، برای جلوگیری از ارجاع پرونده به شورای امنیت معلق شد و همچنان هم پرونده هستهای ایران در آستانه ارجاع به شورای امنیت باقی ماند. با آنکه دولت خاتمی در واپسین روزهای عمر خود، تصمیم به بازگشایی مجتمع هستهای اصفهان و رفع تعلیق از بخش محدودی از فعالیتها گرفت، لکن همچنان موضع انفعالی و ضعیف تیم ایرانی و عدم اقتدار و شجاعت لازم برای عبور از این مرحله تا آغاز به کار دولت جدید و تغییرات در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و تعیین ترکیب جدید برای تیم مذاکرهکننده، وجود داشت.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
با آغاز به کار دولت جدید و خروج از موضع منفعل و در پیش گرفتن مواضع عزتمدار و همراه با اقتدار در برخورد با زورگوییهای خارجی، فصل جدیدی از روند پرونده هستهای جمهوری اسلامی رقم خورد که طی آن، فعالیتهای به تعلیق درآمده، بار دیگر فعال و در مقیاس آزمایشگاهی و تحقیقاتی آن با سرعت و با استفاده از فرصت پیشآمده شروع شد. برای همین، همزمان در دو طرف قضیه، ایران و غرب، دو فرآیند را با سرعت و عجله دنبال کردند؛ جمهوری اسلامی ضمن انجام اقدامات سیاسی و خارجی با رویکرد جدید، تکمیل تحقیقات برای دستیابی کامل به فناوری غنیسازی به منظور تکمیل چرخه تولید سوخت را در دستور کار خود قرار داد و آمریکا و غرب نیز طی مراحل و گامهای بعدی ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و فراهم کردن زمینه تصمیمگیری شورای امنیت علیه ایران را دنبال کردند.
هماکنون ایران هرچند پس از پایان یافتن مهلت بیانیه اول شورای امنیت سازمان ملل در اجرای قطعنامههای غیرحقوقی شورای حکام قرار گرفته، ولی پیروزی ملی خود را به خاطر تکمیل کردن تحقیقات هستهای، جشن گرفته و این دستاورد بزرگی است.
بررسی احتمالاتی که ممکن است از این پس در این رویارویی رخ دهد، در حالتهایی که در زیر به آن اشاره میکنیم، متصور است، این دو رویکرد متفاوت، میتواند در دستور کار غرب علیه ایران وجود داشته باشد:
1ـ اینکه آمریکا و غرب با توجه به نتیجه منفی عملکرد خود مبنی بر برخورد توأم با فشار در رفتار خود تجدیدنظر کرده و با به رسمیت شناختن حق ایران برای دستیابی و استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای، خواستههای خود را بر شدت بخشیدن به اهرمهای نظارتی بینالمللی متمرکز کرده و کنترل پیشرفت ایران در این زمینه و جلوگیری از انحراف را مد نظر قرار دهد.
2ـ آمریکا و غرب همچنان بنا را بر اعمال فشار و زورگویی قرار داده و با استفاده از ابزار مختلف، قصد وا داشتن ایران به تسلیم در برابر خواست خود؛ یعنی صرفنظر از دستیابی به فناوری چرخه تولید سوخت هستهای کنند.
اقدام کلیدی که در رویکرد نخست مورد استفاده قرار میگیرد، این است که زمان تصمیمگیری در شورای امنیت به تأخیر افتد و مذاکرات برای رسیدن به توافق جدید ادامه یابد و ادامه رسیدگی به پرونده ایران به آژانس واگذار شود.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
اما اقدامات متصور با رویکرد دوم، به دو صورت میتواند انجام گیرد:
1ـ آمریکا با استفاده از شورای امنیت، گام به گام مراحل برخورد با جمهوری اسلامی را پشت سر گذارد و با صدور قطعنامه، تحریم محدود و سپس تحریم گستردهتر و اعمال زور و اقدام نظامی علیه ایران پیشروی کند.
2ـ آمریکا همزمان با استفاده از شورای امنیت، دست به انجام عملیات محدود نظامی علیه اهداف هستهای ایران بزند و مستقیما یا توسط اسرائیل، بعضی اهداف را مورد تهاجم قرار داده و بلافاصله با توقف عملیات، درخواست ادامه مذاکرات کند.
حال گزینههای نامبرده و موانع و منافع اجرای آنها برای آمریکا را مورد بررسی قرار میدهیم تا مشخص شود، انجام این اقدامات، چقدر عملی و محتمل است؟
در گزینه نخست، همراهی اعضای شورای امنیت و به ویژه اعضای دایمی شورا، به ویژه که بحث تحریم علیه ایران مطرح است، شرط پیشبرد اهداف آمریکاست که رخدادهای اخیر، از جمله نشست شب گذشته پاریس، نشان از عدم اجماع در این امر است.
چین و روسیه هم به دلیل منافع اقتصادی و انگیزههای سیاسی، بسیار بعید است که تن به تصویب تحریم بدهند. از سویی، تحریم ایران در شرایط کنونی، روند صعودی قیمت نفت را سرعت میبخشد که دستاورد مثبتی برای چین و اروپاییها تلقی نمیشود، هرچند به چین و روسیه هم بر اساس تجربیات گذشته، نمیتوان اعتماد کرد و ثابت شده که در آخرین مراحل پایان گرفتن امتیاز، همراهی کرده و یا اینکه با رأیهای ممتنع، همان اثر را داشتهاند.
اما اعمال تحریم علیه کشوری مانند جمهوری اسلامی در عمل تجربه مناسبی نبود، چون هم موجب تسریع پیشرفتهای ایران در زمینههای علمی و فناوری و به ویژه اقتصادی میشود و هم آنکه انگیزههای گوناگونی در جهان امروز برای تبعیت نکردن از این تحریم وجود دارد؛ تجربه گذشته آمریکا هم شاهد این مدعاست.
از سوی دیگر باید گفت، مگر جمهوری اسلامی در دستیابی به پیچیدهترین فناوری روز دنیا؛ یعنی دانش هستهای، در تحریم کامل و کنترل شدید در سالهای گذشته نبوده و مگر امروز ایران صاحب این فناوری و دانش، آن هم از نوع بومی آن نیست؟ مگر آمریکا و شورای امنیت، چه اهرم نظارتی قویتر از آنچه در مورد تحریم هستهای اعمال میکردهاند، در اختیار دارند؟ مگر در شرایط جنگ، جمهوری اسلامی از جانب همین کشورها تحریم نبود و مگر علاوه بر تحریم، آنان پشتیبان و همداستان صدام در جنگ علیه ایران نبودند؟ اما آیا توانستند در این زمینه موفق باشند؟ البته برای به دست آوردن نیازهای بینالمللی ایران در تنگنا و زحمت بیشتری قرار میگرفت و هزینه بیشتری میپرداخت، ولی هیچ چیز در دنیای امروز، حتی در شرایط تحریم کامل برای ایران با شرایط سیاسی و جغرافیای اقتصادی که دارد، دور از دسترس نیست؛ ضمن اینکه بسیاری از نیازمندیهای ضروری این کشور که در گذشته وابسته به بیگانه و خارج کشور بوده، امروز به خودکفایی و یا آستانه خودکفایی رسیده که تحریم، باعث تسریع در خودکفایی کامل هم خواهد شد.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
لذا به نظر میرسد اقدام به تحریف، فشار مؤثری که بتواند جمهوری اسلامی را به عقبنشینی وا دارد، برای شورای امنیت ارزیابی نمیشود و در صورت ارتکاب به این تصمیم غلط، دستاوردی برای آنان نخواهد داشت؛ تنها میماند اینکه آمریکا صرفا به دلیل ایجاد اجماع برای رسیدن به مرحله حمله نظامی، بخواهد به صورت صوری و تدریجی، گامهای تحریم را در شورای امنیت تصویب کند تا در یک فرآیند به مرحلهای برسد که اعضای شورا اجماعا راههای غیرنظامی را بیاثر بدانند و مجوز اقدام نظامی علیه ایران را صادر کنند که البته این فرآیند طولانی نمیتواند با وضعیت آینده آمریکا مطابقت داشته باشد. پیمودن این فرآیند، آمریکا را وارد زمانی میکند که فعالیتهای انتخاباتی در آمریکا اوج میگیرد و آمریکا در داخل در آستانه انتخابات ریاستجمهوری قرار میگیرد و نتیجه حمله نظامی آمریکا به عراق که روز به روز معترضان بیشتری در داخل پیدا میکند، قطعا رویکرد اقدامات نظامی را منتفی خواهد کرد.
و اما انتخاب گزینه دوم که شروع آن توسط آمریکا یا اسرائیل میتواند باشد، پایان آن به دست آنان نخواهد بود؛ هم آمریکا و هم رژیم اسرائیل میدانند که قطعا جمهوری اسلامی، هرگونه تجاوز کوچک یا بزرگ را بیپاسخ نخواهد گذاشت و با شروع یک تجاوز هرچند محدود از سوی آنان، دلیل کافی و توجیه لازم برای اینکه ایران از پتانسیلهای موجود خود در ضربه زدن به آمریکا و اسرائیل و منافع آنان تحت عنوان یک اقدام تلافیجویانه و دفاعی و بازدارنده استفاده میکند و پاسخ ایران یا به معنای ادامه و توسعه درگیری خواهد بود یا آنکه باید طرف مقابل، قطع حملات را انتخاب کند و این عمل واکنش برای آمریکا، نه تنها پیروزی نیست، بلکه شکستی بزرگ تلقی میشود. توسعه و ادامه درگیری هم در این گزینه، هدف آمریکا نیست، برای همین نمیتواند، آن را برگزیند و در نتیجه در یک تحلیل منطقی و عقلانی، قاعدتا آمریکا نباید این گزینه را انتخاب کند.
نتیجه
با بررسی فرضیات فوق و شناختی که از طرف مقابل وجود دارد و بیاعتمادی که به دیگر اعضای شورای امنیت دارای حق وتو هست، به نظر میرسد، آمریکا راهکار شروع به تحریمهای اقتصادی و سیاسی را به صورت تدریجی و دادن اولتیماتوم و تهدیهد انتخاب خواهد کرد، هرچند به نظر میرسد آثار دلخواهی را برای او در بر نخواهد داشت.
توصیه میشود، مسئولان جمهوری اسلامی با توجه به ناکارآمدی تصمیم شورای امنیت، مبنی بر تحریم از مواضع حقطلبانه و همراه با دوراندیشی جمهوری اسلامی، عقبنشینی نکرده و به تعاملات بینالمللی برای گشودن راههای بیشتر مذاکره و گفتوگو ادامه دهند، ضمن آنکه تأکید بر حفظ و ارتقای سطح وحدت ملی و پشتیبانی مردمی، اساسیترین عامل قدرت و توان جمهوری اسلامی در کنترل این بحران خواهد بود که باید همه دستاندرکاران در صیانت و توسعه آن، بکوشند.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
انرژى هسته اى و ضرورت هاى زمانه 2
رای مطالعه بخش اول مقاله انرزی هسته ای و ضرورت های زمانه لطفا کلیک کنید