همه راهها به تهران ختم میشود
سایت بازتاب آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید |
انتخاب نخستوزیر عراق و پایان بحران چند ماه اخیر این کشور، خبری بود که رسانههای ایران که عموما رویکردی نسبت به حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی دارند، به سادگی از کنار آن گذشتند. در حالی که به جرأت میتوان گفت، اهمیت و ارزش این رویداد، کمتر از خبر خوش راهاندازی نمونه آزمایشگاهی چرخه سوخت هستهای نیست اما به دلیل فقدان بینش و کارشناسی لازم در جامعه رسانهای کشور و عدم اراده دولتی برای تبلیغات راجع به رویداد و موفقیت ملی که در حوزه دیپلماسی رقم خورده است، حتی نخبگان نیز آنگونه که باید، در جریان این رویداد قرار نگرفتند.
تفاوت مهم این موفقیت؛ رقم خوردن آن در حوزه سیاست خارجی است؛ جایی که رقیب ایران، تنها موانع طبیعی و مشکلات مهندسی نیست، بلکه این فتح در میدانی شکل گرفت که مهمترین دستگاههای پیچیده دیپلماتیک و اطلاعاتی در مقابل اراده جمهوری اسلامی قرار داشتند.
بخشی از این رویارویی که در سفر غیرمنتظره رایس و استراو و عالیترین مقامات دیپلماسی آمریکا و بریتانیا به عراق علنی شد و در اظهارات زلمای خلیلزاد، مرد نخست ایالات متحده در خاورمیانه تبلور یافت، اهمیت این موفقیت بزرگ را حتی برای کسانی که در جریان اخبار پنهان این حوزه قرار ندارند، نیز آشکار میکند.
دیپلماسی جمهوری اسلامی در رقابتی به پیروزی رسید که رقیبان آن از یکسو، آمریکا و انگلیس و از سوی دیگر، دولتهای عربی و در ضلع سوم مثلث، لابیهای ضد ایرانی و ضد شیعی منطقه بودند و این رویارویی در حالی شکل گرفت که حریفان با همه توان در صحنه حضور یافته بودند و از رایزنیهایی با ایفای نقش مستقیم رئیسجمهور آمریکا نیز بهره جسته و تمام توان و اراده خود را برای جلوگیری از به قدرت رسیدن دولتی مردمی، متمرکز کرده بودند.
رخدادهای پیچیده و لابیهای چندلایهای که در ماههای اخیر، محافل سیاسی عراق را به محیطی پرتلاطم تبدیل کرده بود، طی تنها پنج روز دگرگون شد و نتیجهای رقم خورد که حتی بدبینترین تحلیلگران غربی و خوشبینترین چهرههای عراقی، انتظار آن را نداشتند.
زمانی که سفر همزمان وزرای خارجه ایالات متحده و بریتانیا به بغداد برای حل بحران نخستوزیری، به رغم برخورداری از پشتوانه مذکرات مستقیم بوش با شخصیتهای عراقی با شکست مطلق همراه شد، کسی گمان نمیکرد سفر و مذاکرات خاموش و چندروزه هیأت ایرانی در عراق، اینگونه بتواند شرایط را دگرگون کرده و با به دستگیری ابتکار عمل در این آوردگاه پرازدحام، چالش عمیق میان نیروهای گوناگون سیاسی را پایان دهد.
هنگامی که زلمای خلیلزاد، نماینده تامالاختیار کاخ سفید در عراق، خبر به تعویق افتادن مذاکرات ایران و آمریکا پس از تشکیل دولت عراق به دلیل عدم ایجاد شایبه اثر این مذاکرات بر حل بحران تشکیل دولت را اعلام میکرد، گمان نمیکرد که حضور تمامقامت دیپلماسی آمریکا در این میدان با شکست روبهرو شود و در مقابل، موفقیت اینگونه نصیب رقیب ایرانی گردد.
پیکر ناکارآمد و فرتوت دیپلماسی جمهوری اسلامی که طی هفده سال اخیر و در در سه دولت گذشته، نتوانسته بود امتیازاتی متوازن را در رویارویی با رقبای غربی به دست آورد، ذهنیت تفوق در برابر ایران در حوزه سیاست خارجی را به پیشفرض رقیبان منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی تبدیل کرده بود، اما این حادثه موجب شد تا آمریکا و اروپا، به بازنگری بنیادینی در تصورات خود از ایران دست بزنند.
واقعیت آن است که جمهوری اسلامی در میدان عراق، نه با شیوهها و ابزارهای تقلیدی و کپیپرداریشده از دیپلماسی غرب به میدان آمد و نه از نیروهایی سود برد که طی دو دهه گذشته در این فضا میداندار بودند بلکه حلقه موفقیتهای سه سال گذشته خود در عراق را که با صرف هزینههای سنگین از سوی آمریکا و حذف رژیم بعثی عراق برای فعالیت خود آماده میدید، با استفاده از دیدگاهی کارآمد و دیپلماسی انقلابی تکمیل کرد.
اکنون ایالات متحده باید بداند، در رقابتی که به دست خود آن را حساس کرده است، شکست تاریخی را پذیرا شده و تشکیل دولت عراق با ابتکار جمهوری اسلامی، نشانگر این واقعیت است که در خاورمیانه همه راهها به تهران ختم میشود.
انرژى هسته اى و ضرورت هاى زمانه 2 رای مطالعه بخش اول مقاله انرزی هسته ای و ضرورت های زمانه لطفا کلیک کنید